سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خیری در زندگانی نیست مگر برای دو کس : دانشمندی پیروی شده یا شنونده ای فراگیرنده . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]

سر به سر صحبت مچنون است

صحبت از قافیه بیرون است

لاجرم باد به صحراهاست

لاجرم غنچه دلش خون است

«لاجرم» چیست؟ گریز از خود

آنکه زندانی گردون است

آنکه دور از تو دلی بر دار

آنکه در پیش تو خاتون است

دست از حوصله‏ام بردار!

پایم از حوصله بیرون است

سینه‏ام لایق دستت نیست

سینه‏ام حفره‏ی قارون است

چیست در سینه که در هر کام

هفت آتشکده مدفون است؟

نام تو زیر زبان من

جرعه‏ای در تب هامون است

کهنه‏اندیشه‏ام آری اشک

وقتی از مکتب جیهون است

ای که از ابر تو بارانم

این که دامن شده کارون است

این که تو کشتی دریاها

این که من پنجره، قانون است

 

سیدمیثم طباطبائی (ساحل) خرداد 88


کلمات کلیدی: شعر، غزل

نوشته شده توسط سیدمیثم طباطبائی 89/2/1:: 11:35 صبح     |     () نظر